hamidrezayeganeh.ir

شعر همدم می شود       ،       با دل بخوان

hamidrezayeganeh.ir | گیلان رودسر

حمیدرضا یگانه
hamidrezayeganeh.ir شعر همدم می شود       ،       با دل بخوان

قناعت کن

به تنهایی قناعت کن که دنیا مهد تنهایی‌ست

در این دنیا مداوایی" بدون زخم منّت نیست

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : شنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

تمام قلب خود

ای کاش امشب تا سحر یادت بیاید

من با "تمام قلب خود" دل‌داده بودم

آسوده باش ای نازنین از من گذر کن

شاید که روزی باورت شد بد نبودم

ما در تمام لحظه‌ها ، هم‌دل" نبودیم

بودیم اگر کو پس وجودت با وجودم

آن لحظه‌های دل‌خوشی یادت بماند

من با "تمام قلب خود " دل داده بودم

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : شنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

دیگر نیایی بهتر است


هرجمعه دلتنگم "ولی ،
دلتنگی‌ام تا کی؟ کجا؟

حالا که سخت‌ست آمدن
دیگر نیایی بهتر است

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : شنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

چشم و دل



در این آدینه دور از تو چنان ابرم که می‌بارد

میان چشم و دل انگار تفاهم‌های بسیار است

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : شنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

بخوان من را

#بخوان_من_را که می‌دانم تو هم تنهای تنهایی
بخوان باور کنم هستی ، که می‌دانم همینجایی!

میان واژه‌ها ای کاش کمی هم‌فکر من بودی
هنوزم عاشقی امّا تو بی من فارق از مایی

بیا با دل به سوی من که با سر می‌دوم سویت
بیا ثابت کن از مایی بیا حالا که شیدایی

میان خواب و بیداری تو هستی آن‌که می‌بینم
غرورت بشکند ای کاش عجب تعبیر زیبایی

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : شنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

رند تبار

ما تاب و تب دوری دلدار نداریم
مغرور ولی نزد شما بر سر داریم

با رفتن‌تان کاش بخوانید و بدانید
بی‌شک که قدم در بر صحرا بگذاریم

سنجیدن ما در گرو نیش زدن نیست
در گرمی این عشق چنان شعله‌ی ناریم

مجنون نه و فرهاد نه امّا به ره عشق
اغراق نباشد به وفا رند تباریم

در بودن‌تان همچو سلیمان زمانیم
از دوری‌تان در همه جا بی‌کس و کاریم

یک جمله بگوییم و شود معنی این شعر
ما غیر شما در دو جهان یار نداریم

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : سه شنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

از عشق تو می‌گويد

خورشید که می‌تابد از عشق تو می‌گوید

هر کس به تو دل داده همواره تو را جوید

آنقدر که #زیبایی بی مثلی و مانایی

هر گل که پدید آید از عشق تو می‌روید


#صبح_تون_به_زیبایی_لبخند_خدا


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : چهارشنبه ششم اردیبهشت ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

صدایم کن

صدایم کن صدایت عین اعجاز است
بخوان دیوانه‌ را مشتاق پرواز است

هوایی کن مرا ، با صوت شیرینت
صدایم کن صدایت فصل آغاز است

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : یکشنبه بیست و هفتم فروردین ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

محو تماشا

از مشرق چشمانت هر صبح طلوع زیباست
من #محو_تماشایت مبهوت توأم پیداست؟

در خلوت و در پیدا مجذوب توأم جانان
عشقت به دلم تا هست دنیای دلم شیداست

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : یکشنبه بیست و هفتم فروردین ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

جادوی پنهان

چه پنهان کرده‌ای در عمق چشمانت


امان از عشوه و #جادوی_پنهانت

چه در سر داری ای زیبای افسون‌گر


که دل می‌خواهدت جانم به قربانت

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : سه شنبه بیست و دوم فروردین ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

تابش خورشید

نفس صبح عجب شوق و صفایی دارد

تپش هر " دل دیوانه " بهایی دارد

به امیدی که "خدا " باز نگاهی بکند

عالم از #تابش_خورشید" بقایی دارد

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : سه شنبه بیست و دوم فروردین ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

رفاقت

هزار آدینه از جنس دل و دلتنگی و ای کاش
تو در باور شدی مردود چرا پس این‌همه کنکاش

به دنبال چه می‌گردی خودت را گم نکن جانم
رفاقت، معرفت دارد، امانت‌دار شأن‌ت باش

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : جمعه هجدهم فروردین ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

نغمه شیرین تو

آدینه که با نغمه‌ی شیرین تو آید
وقت است که دل از تب دلدار سُراید

گر فاصله‌ای هست میان تو هیچ
با دل همه‌ی فاصله‌ها هم به سرآید

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : جمعه هجدهم فروردین ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

مست‌ترین مست جهان

تا نام تو آمد ز دلم روی زبانم
سرمست شدم مست‌ترین مست جهانم
آواره‌ی کویت شده بودم چه دل‌انگیز
دیوانه منم! لطف کن و پس نرهانم

بنشین و دمی شعر بخوان از من مجنون
دیوانه و مستانه و آواره‌ی دل‌خون
از من نگریز من منم ای دلبر طنّاز
اویی که دلش رفت در این چرخش گردون

هم‌صحبت و هم‌کاسه و هم‌راز و نیازیم
من با تو نوای خوش در خلقت سازیم
دنیا همه این است پر از کینه و تزویر
ما ما شده‌ایم تا ره یک عشق بسازیم

ایجاد چنین معرکه‌ای حرف کمی نیست
من با تو که ما شد دگرش دلهره‌ی چیست؟
ما با دل خود بر سر این سفره نشستیم
ساقی تو بگو علت دیوانه شدن کیست؟


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : پنجشنبه هفدهم فروردین ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

ارزش دیوانگی

درون چشم تو حسّی‌ست
که در آن لحظه‌ی دیدار
زبانم بند می‌آید دلم بی‌تاب می‌لرزد

تمام حرف من این است
به حکم شرع و دینداران
به پای‌ات عشق ممنوعه طناب دار می‌ارزد

نه آن دیوانه هستم که
تو را از خود جدا سازم
نه آن کذاب بی‌وجدان که از اسرار می‌ترسد

تو را من در گلستانی
پر از دلبر جدا کردم
پس این دیوانگی حتماً به این اقرار می‌ارزد


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : چهارشنبه شانزدهم فروردین ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |



یک جمله فقط کافی‌ست در پاسخ افکارت

آن را که نمی‌دانی! من" دیدم و خاموشم

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : پنجشنبه دهم فروردین ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

توافق



آن یار که صد وعده‌ی دیدار به ما داد

با دل سر خرمن نرسیدش به توافق!!!؟


حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : پنجشنبه دهم فروردین ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

بازی دنیا

#بازی_دنیا

نفسی تازه کن و خستگی از دل بتکان

که در این #بازی_دنیا ، همگی رهگذریم

تکیه بر همّت" خود ، از ره دل دور نشو

که سحر می‌رسد و از تب غم می‌گذریم

#حمید_رضا_یگانه

اگر در میان آدم‌ها و هرچه که داشته‌ایم فقط به آن‌هایی که به هر دلیل دیگر در کنارمان نیستند و نداریم‌شان کمی بهتر فکر کنیم، قدر داشته‌ها و آن‌هایی که هنوز در کنارمان هستند را
#بیشتر_و_بهتر_می‌دانیم ✌️


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : پنجشنبه دهم فروردین ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

بازنده‌ی هم‌دل

در شعر سخن گفتن قبل از قلم و کاغذ

می‌خواهد ازآغازش همراهی یک دل را

آن دل که در این بازی گر آس دلی باشد

هرگز نزند بر میز ، بازنده‌ی هم‌دل را

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : سه شنبه هشتم فروردین ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

دیوانه‌ی پرواز


با عطر بهار آمده تا دل ببرد دلبر طنّاز

آن ماه‌رخ غرق به افسون‌گری و ناز

گر دل بدهم عاقبت‌ش خانه‌خرابی‌ست

من مانده‌ام و یک دل #دیوانه‌ی_پرواز

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : سه شنبه هشتم فروردین ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

مؤمن به عشق

هر صبح که چشمان تو روشن شود از عشق

زیبایی دنیا همه در چشم #تو پیداست

دل گر بدهی عشق خودش راز و نیاز است

مؤمن ز تب عشق در این دایره شیداست


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : دوشنبه دهم بهمن ۱۴۰۱ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

مرام عاشقی


خواب دیدم آمدی یک شب گرفتارت شدم
آن‌که دل دادش منم، امّا بدهکارت شدم!

عشوه‌هایت را بده بازار مجنونان شهر
در مرام_عاشقی بی‌شک طلبکارت شدم


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : دوشنبه دهم بهمن ۱۴۰۱ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

صبح دل‌انگیز


امروز تو خورشید طلوعم شده بودی
تا چشم گشودم به تو برخورد نگاهم

دردانه‌ترین صبح دل‌انگیز منی عشق
ای نور نگاهت شده خورشید پگاهم


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : دوشنبه دهم بهمن ۱۴۰۱ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

آیه‌ی چشم تو


زرد هم رنگ قشنگی‌ست به تو می‌آید
سینه بگشا که دلت حال خوشی می‌خواهد

عشق سرمایه‌ی دل در گذر عمر تهی‌ست
آیه‌ی چشم تو انگار غزل می‌خواند

آفتابگران دلت همیشه خوش رنگ


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : دوشنبه دهم بهمن ۱۴۰۱ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

بت

بشکند آن بی‌نمک دستی که بعداز هر شکست
توبه کرد و باز در میخانه با دل‌ها نشست

وآن دلی کز معرفت یک بت برای خویش ساخت
منطقی کز کینه با دل بد شد و پیمان نبست


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : دوشنبه دهم بهمن ۱۴۰۱ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

گرمای قلبم


زمستان شد
هوا سرد است
قلم در دست می‌لرزد

بیا گرمای قلبم باش
که باز از عشق بنویسم


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : دوشنبه دهم بهمن ۱۴۰۱ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

دلتنگی جمعه‌ها


هزاران جمعه دلتنگم
برای آن دلی کز عشق

به خودسوزی
گرفتارست و من درگیر احساسش


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : دوشنبه دهم بهمن ۱۴۰۱ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

جلد نفرت

اگر از آسمانت رفته بودم
تو دیگر جلد این نفرت نبودی

وفاداری ولی ای کاش می‌شد
بگویی بازمی‌گردی به زودی


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : دوشنبه دهم بهمن ۱۴۰۱ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

دیوانه دلم


در جنبش سلول به سلول نگاهت
#دیوانه_دلم رام به آوازه‌ی راهت

از عشق به نفرت نرسد هیچ کلامی
تا غیر نداند ز تو و آن دل و آهت

با خود نکن این‌گونه دگر قافیه تکرار
قربان تو و مستیِ آن چشم سیاهت

من باز منم باز خودت باش که بودی
بیگانه نبیند غم آن صورت ماهت


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : دوشنبه دهم بهمن ۱۴۰۱ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

خریدار نداشت


من همانم که دلش رفت و خریدار نداشت
او که یارم شده بود شوق به دیدار نداشت

من همانم که تمامم شده بودش تب او
او همان بود که می‌دید و تب یار نداشت

رفتنی حرف ز رفتن زدنش هم عمل است
هرچه گفتم که نرو گوش بدهکار نداشت

همه سرمایه‌ی من این دل بی‌تابم بود
دلبرم دید ولی درک دل انگار نداشت


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : دوشنبه دهم بهمن ۱۴۰۱ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |
<< مطالب جدیدتر         مطالب قدیمی‌تر >>


.: HAMIDREZA YEGANEH OFFICIAL WEBSITE :.