بشکند آن بینمک دستی که بعداز هر شکست
توبه کرد و باز در میخانه با دلها نشست
وآن دلی کز معرفت یک بت برای خویش ساخت
منطقی کز کینه با دل بد شد و پیمان نبست
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
تاريخ : دوشنبه دهم بهمن ۱۴۰۱ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |
