hamidrezayeganeh.ir

شعر همدم می شود       ،       با دل بخوان

hamidrezayeganeh.ir | گیلان رودسر

حمیدرضا یگانه
hamidrezayeganeh.ir شعر همدم می شود       ،       با دل بخوان

بهارت دل‌نشین

ماه‌رویی، از تبار ماهِ فروردین و عشق

هر بهارت دلنشین و خنده‌هایت بی‌شُمار

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : جمعه یکم فروردین ۱۴۰۴ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

بهارتون مبارک

نوروز مبارک به همه مردم ایران

از جانب ما اهل دلِ خطه گیلان

آرامشِ دل‌های شما ذکرِ ملائک

سهم دل‌تان سایه بی‌منّت یزدان

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : جمعه یکم فروردین ۱۴۰۴ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

مفهوم شعر

شعر مفهوم‌ش میان تک‌تکِ این واژه‌هاست

حال و روزِ شاعران در واژه مَعنا می‌شَود

دل بخواهد" می‌نویسد بی‌هراس لطمه‌ها

عشق گاهی در هنر اینگونه پیدا می‌شَود

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : جمعه یکم فروردین ۱۴۰۴ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

طول و عرض عمر

مثلاً حُکمِ مَثل مثلِ حقیقت باشَد
قصّه لیلی و مجنون به صراحت باشَد

ناز شیرین نشَود باعثِ یک دربدری
تیشه بر کوه زَدن بهرِ لیاقت باشَد

دلبر از روی وفا دل بِبرد، زیبا نیست؟
حرف در وقتِ عمل عینِ صداقت باشَد

مثلاً بینِ دل و منطق و آیین و خدا
حکم در ساحت وجدان و شرافت باشَد

گُذرِ عُمرِ کسی دردِ جُدایی نشَود
طول و عرضِ همه عُمر ضیافت باشَد

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : سه شنبه بیست و هشتم اسفند ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

دلی دیوانه میخواهد

من از دنیای شاعرها، همین را خوب فهمیدم

هنر در عینِ زیبایی، دلی دیوانه می‌خواهد

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : سه شنبه چهاردهم اسفند ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

به بلندای افق

بُرد آنجاست که در همهمه‌ آدم‌ها
تو نخستین نفرِ تحتِ حسادَت باشی

هرکُجا میل کسی قصّد به آزارت بود
تو در آن لحظه هیاهوی جسارت باشی

هنر از هرکه برآمَد نشَود مایه فخر
هنر آنجاست که تو اهلِ شرافت باشی

اشتباهاتِ خودت را بپذیری به یقین
توبه گر هست به آیینِ صداقت باشی

دلِ خود را نزنی باز به رؤیای جنون
قله را فاتح و در شأن اصالت باشی

آدمی آه و دَمی هست که یادَش باقی‌ست
چه قشنگ است اگر اهلِ شهامت باشی

به بُلندای افق می‌رسَد این قافیه‌ها
تو اگر هم‌دل و در حدّ رفاقت باشی

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : دوشنبه سیزدهم اسفند ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

ناجی

جانم به فدای تو که دل بُردی و حالا

در مکتبِ احساس به معراج رسیدم

هر جمعه نگاهم به رهت ماند بیایی

من غیر تو را لایق این راه ندیدم

در وصف جنون با تو بگویم که بدانی

من عشقِ تو را مالکِ یک معجزه دیدم

آدینه قشنگ‌ست اگر وصلِ تو باشَد

بازآ که تویی ناجی و درگاهِ امیدم

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : جمعه دهم اسفند ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

تو بگو

تبِ چَشمانِ تو و
برقِ نگاهَت به کنار

دلِ بشکسته و
این دربدری نذر نگار

تو بگو
با غمِ این قافیه‌ها من چه کنم؟

نَرود از دلِ دیوانه
دَمی خاطرِ یار ..."

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : دوشنبه ششم اسفند ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

بی‌خِرد

من اگر
توبه شکستم
تو به من خُرده نگیر

دل دیوانه
هرازگاه
چُنین بی‌خِرد است..."


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : دوشنبه ششم اسفند ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

حس درد

ما به دردِ خویش عادت کرده‌ایم از روی جبر

نیشِ نو بر جان ما دیگر ندارد حسّ درد

گرگِ بالان دیده را ترسی ازین بیداد نیست

گر حماقت باشَد و بر ما ببارد حسّ درد


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : شنبه چهارم اسفند ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

حس جنون

بنگر به من از روی جَفا چون گِله‌ای نیست
گر هم گِله باشَد دگرم حوصله‌ای نیست

دل‌باخته‌ چون من تو نبودی که بفهمی
مابین من و حسّ جنون فاصله‌ای نیست

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : شنبه چهارم اسفند ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

عصر جمعه‌ها + آدینه با تو

دور شُد آدینه را دل‌تنگ تعبیرَش کُند

فال دل شُد این غم و بارانِ عصرِ جمعه‌ها

+

چَشمانِ تو می‌تابد و آدینه قشنگ است

گرمای زمستانِ دلم با_تو چه زیباست


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : شنبه چهارم اسفند ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

من به تو مشتاق‌ترم

مثلاً یک قدمی مانده به اوجِ تبِ عشق

که اگر اذن دَهی ، من به تو مُشتاق‌تَرم

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : یکشنبه بیست و هشتم بهمن ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

صبح دلنشین

خورشید چَشمانت که می‌تابد به رویَم

زیباترین صُبحِ زمستان دل‌نشین است

از عشق لبریزم کُن ای احساس شیرین

چشمانِ تو لایق به صدها آفرین است

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : شنبه بیستم بهمن ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

آخرین بار

هرکُجا نام تو را لفظ کسی می‌دیدم
توبه می‌کردم و هر بار تورا بخشیدم

نفرت از عشقِ تو افتاد به جان دل من
زخم‌ها را که شمردم ز تو می‌رنجیدم

ساز ناکوک دلت آتشِ بر جانم شُد
وَ مَنم رقص‌کُنان مَست، نمی‌سنجیدم

رهگذر، با توأم ای باعثِ ویرانی‌ها
نُسخه عشقِ تو را کاش نمی‌پیچیدم

درد من در خودم بود گمان می‌کردم
که تو درمانی و افسوس نمی‌فهمیدم

دردِ عشق تو مَرا تا تهِ ویرانی بُرد
آخرین بار کنار تو فقط خندیدم

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : شنبه بیستم بهمن ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

غریبانه

چه غریبانه نشستیم
من و این دل و شب

من و دل
یاد تو بودیم و شبم بارانی..."

قصّه شعر شبم
قصّه دلتنگی بود

منِ دل‌تنگِ تو و
تلخیِ بی‌سامانی..."

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : پنجشنبه هجدهم بهمن ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

بودن تو

عصر بارانی و
دل‌تنگی و
سرمای زمستان همگی

به نگاهی و
دمی بودن تو می‌گُذرند"

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : پنجشنبه هجدهم بهمن ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

مرگ دلم را دیدم

نکُند فکر کنی از شب و غم ترسیدم
یا که از بی‌کسی‌ام در دلِ شب نالیدم

بعد تو سخت گرفتم به خودم، تا آنجا
که به چَشمانِ خودم مرگ دلم را دیدم


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : دوشنبه پانزدهم بهمن ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

شب‌های بارانی

عجب درد عجیبی داشت
شکستن‌های پنهانی

به دل‌بستن" به تنهایی"
شکیبایی" پشیمانی"

گناهِ عشق از دل بود
ثواب عشق در منطق

مَنم مغلوبِ این بازي
در این پیکار طوفانی"

ترحّم را طلب کردم
جنون بالاتر از این‌که

شکستم روبروی او
در آن ساعات پایانی"

ز من دوری کُنید
ای واژه‌های تلخ اين دفتر

قلم دیگر نمی‌رقصد
در این شب‌های بارانی

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : دوشنبه پانزدهم بهمن ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

به نگاهی

همه رفتند و تو از روی محبّت ماندی

بهرِ احوالِ دلم" ذکرِ دمادم خواندی

چه بگویم ز دل و دیده‌ و اشعارم که

به نگاهی" همه، درد و غمم را راندی

حمیدرضا یگانه

حال دلت خوب


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : یکشنبه چهاردهم بهمن ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

منِ دیوانه

پرهیز کُن از هرکه تو را بهر نیازی بپذیرد

هر رهگذری لایق شیرین‌ سخنی نیست

بیگانه بمان تا به ابد با همه امّا

چون من منِ دیوانه برایت وطنی نیست

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : چهارشنبه دهم بهمن ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

اهل جنون

از عشقِ تو تا اوج جنون رفتم و رفتم

مجنون تو بودن که گناه نیست ثواب است

در مکتبِ ما اهل جنون میکده برپاست

من تشنه و عشقت به گُمانم که شراب است

چَشمانِ تو و این دل و رؤیای وصالت

هر بُت بشَود مانع این عشق خراب است

دل" باخته‌ام حسّ جنونم همه‌گیر است

وضعیت من با تو یکی نیست عذاب است

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : چهارشنبه دهم بهمن ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

قصه‌های بی‌نشان

شب به شوق دیدنت
چشمانِ خود را بستم و

دل به رؤیایی سپردم، در مسیر آرزو

شاید امشب خواب‌ها
از عشق لبریزم کُنند

این من و این قصّه‌های بی‌نشان و جستجو

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : شنبه ششم بهمن ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

تو که لبخند زدی

تو که لبخند زدی این دلِ دیوانه چه کرد

روزها دربدرت بود و شبم دل‌تنگی..."

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : شنبه ششم بهمن ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

ساحل آرامش

من برای دیدنت شوقم چو موجی بی‌قرار

ساحل آرامشم وابسته دیدار توست


حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : شنبه ششم بهمن ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

پدر شیواترین الگوی ایثار

پدر شیواترین الگوی ایثار
پدر آغوشِ امن و صبرِ دادار

پدر یعنی دمادم کوهِ غیرت
پدر سرچشمه دریای عزّت

پدر هم آبرو هم اعتبار است
پدر بخشنده چون پروردگار است

پدر یعنی که داری تکیه‌گاهی
پدر می‌فهمدت با هر نگاهی

پدر از مهربان‌ها مهربان‌تر
پدر از هرچه بَرتر تا ابد سَر

پدر ثانیِ رب‌العالمین است
پدر تنها خدای بر زمین است

پدر واضح‌ترین تمثیل برکت
پدر یعنی محبت ناب فطرت

پدر یعنی ستونِ زندگانی
پدر یعنی فداکاری بدانی

پدر شیواترین الگوی ایثار
پدر آغوشِ امن و صبرِ دادار

حمیدرضا یگانه

روزت مبارک ای شبیه ترین انسان‌ به خدا


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : پنجشنبه بیست و هفتم دی ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

زیباترین احساس

حسّ خوبی را که دارم لحظه خندیدنت

از تمامِ دل‌خوشی‌های جهان زیباتر است


حمیدرضا یگانه

به نام پدر


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : پنجشنبه بیست و هفتم دی ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

مسیر عشق

تا عشق چه_باشد
که به صد رنج بی‌ارزد

دل در گرو
یار دلآرام نباشد به_چه ارزد

من حاجت دل را
به خدا گفتم و ای‌کاش

جُز در رهِ این عشق "
دل از هیچ نلرزد

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : پنجشنبه بیست و هفتم دی ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

شبی تنها

شبی تنها
میان کوچه‌های شهر، با یادت
شدم سرمست و عالم حال من را دید
چنین عشقی نمی‌میرد
اگر حتّی تو هم از خاطراتت دست برداری
کسی یک عاشق دیوانه را، جدّی نمی‌گیرد

شبت مهتاب و حالت خوش
که من احساس دل را با تو فهمیدم
خوشا بر من
که در عشقت غرورم را به پای دل
برای دلبری چون تو فدا کردم،
نترسیدم...

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : یکشنبه بیست و سوم دی ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

معجزه خدا

دنیای من از
لحظه دیدار تو زیباست
آغاز قشنگی‌ست‌ و
دل‌ هم که مُهیّاست

چَشمانِ من‌ از
غیرِ تو سیر است دمادم
این حسّ‌ جنونی‌
که برازنده و شیداست

احسنت خدا را
که‌ تویی" خلق‌ نموده‌
در آیه
چَشمانِ تو صد معجزه پیداست

رؤیای تو را
در تب احساس سرودم
حالا تویی و
مَعرکه‌ عشق که برپاست

گر یار تویی
از غمِ دنیا چه هراسَم؟
وقتی‌که خدا
معجزه‌اش در تو هویداست

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : یکشنبه بیست و سوم دی ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |
<< مطالب جدیدتر         مطالب قدیمی‌تر >>


.: HAMIDREZA YEGANEH OFFICIAL WEBSITE :.