از عشقِ تو تا اوج جنون رفتم و رفتم
مجنون تو بودن که گناه نیست ثواب است
در مکتبِ ما اهل جنون میکده برپاست
من تشنه و عشقت به گُمانم که شراب است
چَشمانِ تو و این دل و رؤیای وصالت
هر بُت بشَود مانع این عشق خراب است
دل" باختهام حسّ جنونم همهگیر است
وضعیت من با تو یکی نیست عذاب است
حمیدرضا یگانه
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
تاريخ : چهارشنبه دهم بهمن ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |
