هرکُجا نام تو را لفظ کسی میدیدم
توبه میکردم و هر بار تورا بخشیدم
نفرت از عشقِ تو افتاد به جان دل من
زخمها را که شمردم ز تو میرنجیدم
ساز ناکوک دلت آتشِ بر جانم شُد
وَ مَنم رقصکُنان مَست، نمیسنجیدم
رهگذر، با توأم ای باعثِ ویرانیها
نُسخه عشقِ تو را کاش نمیپیچیدم
درد من در خودم بود گمان میکردم
که تو درمانی و افسوس نمیفهمیدم
دردِ عشق تو مَرا تا تهِ ویرانی بُرد
آخرین بار کنار تو فقط خندیدم
حمیدرضا یگانه
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
تاريخ : شنبه بیستم بهمن ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |
