نکُند فکر کنی از شب و غم ترسیدم
یا که از بیکسیام در دلِ شب نالیدم
بعد تو سخت گرفتم به خودم، تا آنجا
که به چَشمانِ خودم مرگ دلم را دیدم
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
تاريخ : دوشنبه پانزدهم بهمن ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |
