hamidrezayeganeh.ir

شعر همدم می شود       ،       با دل بخوان

hamidrezayeganeh.ir

حمیدرضا یگانه
hamidrezayeganeh.ir شعر همدم می شود       ،       با دل بخوان

بهای دل سپردن


بهای دل‌سپردن" را که دادم هم ضرر کردم
که‌او با دیگران دلگرم و من آکنده از دردم

صدای‌خسته دل‌راکه می‌دیدش چرا نشنید
شُده کابوس شب‌هایم به راه عشق برگردم

به رسمِ عاشقی" او را خدای دلبران دیدم
نگاهم کرد و اشکم" را ندید از چهره زردم

برای لحظه‌ آخر دلم را خوش به قولی کرد
غرورم را شکست امّا چرامن عشق پروردم

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : پنجشنبه بیست و دوم آذر ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

عجب آرامشی دارد

#عجب_آرامشی_دارد

تب آغوش دلبر را به دنیایی نخواهم داد

دمای بی‌مثال عشق عجب آرامشی دارد

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : پنجشنبه بیست و دوم آذر ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

شب که می‌آيد

#شب_که_می‌آید

شب که می‌آید
اگر باران نباشد تا سحر

می‌نویسم از تو و
از عشق و از هجران تو

شب اگر باران ببارد
کوچه‌‌گردی می‌کُنم

در عبورم از تو و
می‌سوزم از تاوان تو

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : پنجشنبه بیست و دوم آذر ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

غریب

#غریب

تو می‌خندی و من دل‌تنگ
برایت اشک می‌ریزم

غریب" افتاده مجنونی
که منطق را نمی‌فهمد"

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : سه شنبه سیزدهم آذر ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

یکشنبه‌های تلخ

#یکشنبه‌های_تلخ

تورا حسّ می‌کنم یکشنبه‌های تلخ هرهفته

به یاد لحظه دیدار و پایانی پُر از حسرت

نگاه و التماسم را به صدق اشک‌ها دیدی

نمی‌دانی چه دلگیر‌ست تب تنهاییِ غربت

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : سه شنبه سیزدهم آذر ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

لبخند تو

#لبخند_تو

لبخند تو شعری‌ست که در قافیه‌هایَش

معشوقه" و دل‌دار" و دلآرام" بیاید

تکرارِ ردیفِ دلِ دیوانه" #تو باشی

دلتنگیِ " شاعر " به سَرآید" بسُراید"

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : سه شنبه سیزدهم آذر ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

گوشه نشین

#گوشه‌نشین

بماند یادگار از تو

بلای عشق و این نفرت

پریشانم، تو می‌بینی

چه طعمی دارد این حسرت

من از ویرانه می‌گویم

تو هم عینِ خیالت نیست

خودم را دربدر کردم

چه می‌دانی از این غربت

اگر انصاف عشق این است

منم کافر به آیین‌ش

تو با معبود خود خوش باش

منم پاسوزِ این حکمت

دلت دریا و امواج‌ش

همیشه تا ابد آرام

حلالم کُن اگر روزی

نشستم گوشه‌ قلبت

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: گوشه‌ نشین , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : سه شنبه سیزدهم آذر ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

حضرت پاییز

فصل زیبای من آیینه‌ی عشق‌ست و جنون

جلوه‌ی ذوق خُدا، حضرت پاییز" سلام...؛

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , پاییز

تاريخ : شنبه سی و یکم شهریور ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

کجای ماجرا

#کجای_ماجرا

یه وقتایی یه جاهایی
به یادت تا که می‌افتم
نه می‌دونم کجا هستم
نه می‌فهمم چرا مستم

عجب رؤیای شیرینی‌
تو می‌سازی برای من
به شعرم خوب دقت کُن
کُجای ماجرا هستم...!؟

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر , شعر جدید حمیدرضا یگانه

تاريخ : سه شنبه بیست و پنجم اردیبهشت ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

ضریب ما

از عشق تو لبریز شُدن دست خودم نیست

دیوانه به دیوانه که دل بست گُنه چیست

در مکتب ما عشق" ، فراتر ز جنون است

دیوانگیِ من" به ضریب تو" شَود بیست

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : سه شنبه بیست و پنجم اردیبهشت ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

اعجاز صبح

چشم نازت نور خورشیدست در آغاز صبح
لحن و آوا صبح بخیرت می‌شود آواز صبح

در طلوعِ چشم‌هایت ، نقش لبخندی ملیح
باز کُن آغوش خود را، می‌شود اعجاز صبح

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , اعجاز صبح

تاريخ : چهارشنبه نوزدهم اردیبهشت ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

یعنی نگار

یک‌طرف دل بود و یک سو منطق و من بی‌قرار
دل هوایی بود و منطق" عاصی از این روزگار

دل چنان می‌خواست که منطق حریف آن نبود
وای اگر از کف رَود عقلی که شُد بی‌اختیار

جمع را با حاصل یک تَن که می‌سنجی نکوست
او که دل را داده می‌فهمد جهان #یعنی_نگار

عاشقی هم کار هرکس نیست باور کُن رفیق
دل به این کار آمده ، از دل چه باید انتظار؟

عقل می‌گفت‌ش که دل باید بیاندیشد کمی
دل به احساس‌ش ولی دارد همیشه ابتکار

عاقلان" دل‌ در قُمار عشق مستی می‌کند
منعِ شرع و عرف و دین این‌جا ندارد اعتبار

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان

تاريخ : چهارشنبه نوزدهم اردیبهشت ۱۴۰۳ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |
<< مطالب جدیدتر         مطالب قدیمی‌تر >>


.: HAMIDREZA YEGANEH OFFICIAL WEBSITE :.