صبح و عطر تو
از عشق تو
سرمستم و در دام تو خشنود
صبحی که شود
عطر تو احساس قشنگ است
&
طلوع عشق چشمانت
تو در خورشید چَشمانت
طلوعِ عشق را داری
که یک دنیا به اعجازت
تمام عُمر محتاجست
حمیدرضا یگانه
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
برو با آشنایانت همان خوشقلبها خوش باش
تو این دل را نمیدیدی زمانی که تَرک برداشت
تَرحم خواستم از تو"، غرورم زیر پا لِه" شُد
سزای دلسپردن هم عجب دردِ عجیبی داشت
حمیدرضا یگانه
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
زمستون، عصرِ آدینه
هوای سردِ تو سینه
به گرمای تو محتاجِ
توی بیمنّت و کینه
من و دلتنگی و بارون
تو و دنیای کوچیکت
نشستیم روبروی هم
من و چشمام و آیینه
حمیدرضا یگانه
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
دردت به جانم ریشه کرده، آشیان دارد
چَشمم به راهت اشک راهم توأمان دارد
با رفتنت درسِ بزرگی داد بر من عشق
دلباختن هم چون قُمار گاهی زیان دارد
من اشک بودم اشکهایم را نمیدیدی
چَشمی که میبارد برایَت هم زبان دارد
من تا همیشه چَشم در راهِ تو خواهم بود
هرچند میدانم جوانی هم خزان دارد
حمیدرضا یگانه
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان تا همیشه
اصلاً این مَحکمه شِکوه عشّآق کُجاست؟
که شکستن ز حلالِ دلودین باختن است
حمیدرضا یگانه
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
شبها که دلتنگم برایَت
از قصّه این روزهایَم مینویسم
امّا نمیبیند کسی این واژهها را
وقتیکه از غم، اشکهایم مینویسم
شاید شَبی دلباختن را دَرک کردی
تا اوجِ منّت تاختن را دَرک کردی
آنشب برایَم یک نشان از عشق بفرست
آوای شیرینی بخوان، با عشق بفرست
مَن منتظر میمانم و میبینمت باز
شایَد نَظر کردی مَنم، مُشتاقِ پرواز "
حمیدرضا یگانه
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
تم یلدای نگاهَت به من آموخت که عشق
چون جهانیست که دل حُکمِ خدایی دارد
حمیدرضا یگانه
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان
طرح آن
چَشمان افسونگر پُر از تأثیر بود
این دل دیوانههم
مشتاق و بیتقصیر بود
آمد و ازدل
سُخنها گفت و من هم بیخبر
عشق در آیین او "
یک یاد و یک تصویر بود
حمیدرضا یگانه
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
خورشید جهان بودی و من
بنده مشتاق طلوعت
من سائل و چشمان تو" اعجاز"
به انفاق طلوعت
زیبایی یک عشق
در آیینه چشمان دلت چیست؟
در این همه بخشندگی و مهر،
به آفاق طلوعت
حمیدرضا یگانه
یکبار دیگر
نگاهِ پُر مهر و بیمنّت خودَت را
نشانمان بده... ⚡️
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
مثلاً دامِ تو و صید" نگاهِ دلِ من
چه قشنگست اگر بَهر شکار آمدهای...
حمیدرضا یگانه
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
عقل میگُفتش برو دل پای رفتن را نداشت
فرق ما در دلسپردن ، تا همین اندازه بود"
او بهحرف عقلو من بادل بههجران آمدیم
منطق و احساس ما شاید که بیاندازه بود"
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
مینویسم تا بدانی آنچه میآید سَرم
از حماقتهای این دل در قُمارِ عاشقیست
حمیدرضا یگانه
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
