هرکُجا نام تو را لفظ کسی میدیدم
توبه میکردم و هر بار تورا بخشیدم
نفرت از عشقِ تو افتاد به جان دل من
زخمها را که شمردم ز تو میرنجیدم
ساز ناکوک دلت آتشِ بر جانم شُد
وَ مَنم رقصکُنان مَست، نمیسنجیدم
رهگذر، با توأم ای باعثِ ویرانیها
نُسخه عشقِ تو را کاش نمیپیچیدم
درد من در خودم بود گمان میکردم
که تو درمانی و افسوس نمیفهمیدم
دردِ عشق تو مَرا تا تهِ ویرانی بُرد
آخرین بار کنار تو فقط خندیدم
حمیدرضا یگانه
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
چه غریبانه نشستیم
من و این دل و شب
من و دل
یاد تو بودیم و شبم بارانی..."
قصّه شعر شبم
قصّه دلتنگی بود
منِ دلتنگِ تو و
تلخیِ بیسامانی..."
حمیدرضا یگانه
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
عصر بارانی و
دلتنگی و
سرمای زمستان همگی
به نگاهی و
دمی بودن تو میگُذرند"
حمیدرضا یگانه
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
نکُند فکر کنی از شب و غم ترسیدم
یا که از بیکسیام در دلِ شب نالیدم
بعد تو سخت گرفتم به خودم، تا آنجا
که به چَشمانِ خودم مرگ دلم را دیدم
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
عجب درد عجیبی داشت
شکستنهای پنهانی
به دلبستن" به تنهایی"
شکیبایی" پشیمانی"
گناهِ عشق از دل بود
ثواب عشق در منطق
مَنم مغلوبِ این بازي
در این پیکار طوفانی"
ترحّم را طلب کردم
جنون بالاتر از اینکه
شکستم روبروی او
در آن ساعات پایانی"
ز من دوری کُنید
ای واژههای تلخ اين دفتر
قلم دیگر نمیرقصد
در این شبهای بارانی
حمیدرضا یگانه
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
همه رفتند و تو از روی محبّت ماندی
بهرِ احوالِ دلم" ذکرِ دمادم خواندی
چه بگویم ز دل و دیده و اشعارم که
به نگاهی" همه، درد و غمم را راندی
حمیدرضا یگانه
حال دلت خوب
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
پرهیز کُن از هرکه تو را بهر نیازی بپذیرد
هر رهگذری لایق شیرین سخنی نیست
بیگانه بمان تا به ابد با همه امّا
چون من منِ دیوانه برایت وطنی نیست
حمیدرضا یگانه
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
از عشقِ تو تا اوج جنون رفتم و رفتم
مجنون تو بودن که گناه نیست ثواب است
در مکتبِ ما اهل جنون میکده برپاست
من تشنه و عشقت به گُمانم که شراب است
چَشمانِ تو و این دل و رؤیای وصالت
هر بُت بشَود مانع این عشق خراب است
دل" باختهام حسّ جنونم همهگیر است
وضعیت من با تو یکی نیست عذاب است
حمیدرضا یگانه
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
شب به شوق دیدنت
چشمانِ خود را بستم و
دل به رؤیایی سپردم، در مسیر آرزو
شاید امشب خوابها
از عشق لبریزم کُنند
این من و این قصّههای بینشان و جستجو
حمیدرضا یگانه
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
تو که لبخند زدی این دلِ دیوانه چه کرد
روزها دربدرت بود و شبم دلتنگی..."
حمیدرضا یگانه
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
من برای دیدنت شوقم چو موجی بیقرار
ساحل آرامشم وابسته دیدار توست
حمیدرضا یگانه
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
پدر شیواترین الگوی ایثار
پدر آغوشِ امن و صبرِ دادار
پدر یعنی دمادم کوهِ غیرت
پدر سرچشمه دریای عزّت
پدر هم آبرو هم اعتبار است
پدر بخشنده چون پروردگار است
پدر یعنی که داری تکیهگاهی
پدر میفهمدت با هر نگاهی
پدر از مهربانها مهربانتر
پدر از هرچه بَرتر تا ابد سَر
پدر ثانیِ ربالعالمین است
پدر تنها خدای بر زمین است
پدر واضحترین تمثیل برکت
پدر یعنی محبت ناب فطرت
پدر یعنی ستونِ زندگانی
پدر یعنی فداکاری بدانی
پدر شیواترین الگوی ایثار
پدر آغوشِ امن و صبرِ دادار
حمیدرضا یگانه
روزت مبارک ای شبیه ترین انسان به خدا
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
