hamidrezayeganeh.ir

شعر همدم می شود       ،       با دل بخوان

hamidrezayeganeh.ir | اشعار حمیدرضا یگانه

حمیدرضا یگانه
hamidrezayeganeh.ir شعر همدم می شود       ،       با دل بخوان

تماشای خیال

دیوانه‌ی لیلا شده مجنون دوعالم


او ساکن دل من به تماشای خیالم


گفتند چه‌ خواهی تو از این عشق


گفتم بخدا هیچ" به دنبال وصالم

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : دوشنبه سیزدهم آذر ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

هم‌رنگ پاییز

اگر هَمرنگِ پاییزَم
اگر چون ابر لَبریزَم
ز هِجرت زار و بیمارَم
اگر چون بَرگ میریزَم
به لَبخندی مَرا دَریاب
بیا دِل را اجابَت کُن
اگر پروانه ام باشی
مَنم چون شَمع میسوزم


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : چهارشنبه هشتم آذر ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

سیّاس

رازِ چَشمانِ " تو را هیچکِسی دَرک نَکرد

بَس که سیّاس مَنش حُکمِ سِتایش داری

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : یکشنبه پنجم آذر ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

جمعه‌های پاییزی

صبحِ پاییزیِ من با #تو به زیباییِ عشق

جمعه آغوش و نفس های تو را میخواهد

گوشه ای دنج ، من و فرصت بوسیدن تو

جمعه دل" دادنِ بی چون و چرا میخواهد

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : جمعه سوم آذر ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

پاییز عشق


مهر و آبان طی شد و نوبت به آذر هم رسید

خالقِ احساس و دل" ، #پاییز را زیبا کشید

عشق شد داراییِ این فصل رنگین از نخست

چون خدا، دل را برای #عشق " در ما آفرید

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : چهارشنبه یکم آذر ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

دل زندانی

شیوه‌ی مکر تو از حیله‌ی شیطانی بود

گرچه تقصیر دلی" بود که زندانی" بود

آخر قصّه‌ی تقدیر نوشتم که چه حیف

عاقبت سهم من از عشق پشیمانی بود

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : سه شنبه سی ام آبان ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

هفت خان بلا

ای که ناحق می‌زنی آن تیشه را بر جان خود

در قمار عاشقی معشوقه‌ات شیرین چه شد؟

فکر کردی عشق را افسانه می‌دانند و هیچ؟

تکّه‌های جان فرهادی که شد غم‌گین چه شد؟

قصّه و افسانه‌ها هم خود دلیلی" بوده‌اند!

آن بُتی کز دل بنا کردی به نام دین چه شد؟

خواب دیدی طفلک دیوانه خود را گُم نکن!

راستی! آن منطق و ایمان فولادین چه شد؟

عشق یعنی یک نفر با #هفت‌خانی از بلا

زخم‌های بددلان با چشم زهرآگین چه شد؟

قصّه‌ی دل‌دادگی" ، با دلبری‌ها" پا گرفت

خواب شیرینی که بودش راحت بالین چه شد؟

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : دوشنبه بیست و نهم آبان ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

آرام جان


دل کنده ام از دنیا، در عشق توام رسوا

دنبال تو " می‌گردم ، کاشانه به کاشانه

با هرم نفس هایت گرمای وجودم باش

ای سایه ی پُر مهرت، آسایش این خانه

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : یکشنبه بیست و هشتم آبان ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

مرا عشق تو شاعر کرد

تو سیّاسی مَنم نوپا
تَوازن دارَد این پیکار؟
مَنی را دَربدر کردَن!
چه تدبیری در این اجبار؟

تو از مَن جان طَلب کردی و
مَن در فکرِ دِل دادَن
مَگر داریم بالاتر
که از عشقَت شَوم بیمار؟

چه می‌دانی به دِل دادَن
چُنان شَبگرد تَنهایم
به عطرِ نابِ گیسویَت
پَریشان می‌شَوم هر بار

تو را افسون گری سَهل ست
مَرا دِل باختن آسان
جُنون در عِشق آسان نیست
در این دُنیای بی مقدار

تویی که با خَبر بودی
چه آمَد بَر سَرم در عِشق
رهایَم کُن از این کابوس
در آمالی که شُد دشوار

نَفس تا هر نَفس عشقَت
مَرا اینگونه شاعِر کرد
بیا با عِشق و دِل دادَن
قَدم بَر دیده ام بُگذار

صدایَم کُن وَلی آرام
که مستَم با نَفس هایَت
مَنم مَجنون مَنم فَرهاد
مَرا دَر خاطرت بسپار

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : یکشنبه بیست و هشتم آبان ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

به هرطرف که رو کنم

به هرطرف که رو کنم تو در دلی و با منی

به هرجهت که می‌روی جانی و مالک" تنی

به هرکجا به هرزمان به حکم قطع بددلان

اگر به آتشم کِشند! ، تو در منی و مأمنی

شبم، اسیر ظلمت جفای هر غریبه نیست

به بخت پُر ستاره‌ام تویی که ماه روشنی

خلاصه می‌شود به تو" ، تمام تاروپود من

به هرطرف که رو کنم تو در دلی و با منی

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : سه شنبه بیست و سوم آبان ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

تاوان عشق

تاوان دل دادن به تو یک عمر تنهایی ست
این عشق جانا تا ابد همواره رسوایی ست

آوازه ی شهرم ببین ای "عشق ممنوعه"
احساس در اشعار من مضمون پیدایی ست

شیخی به روی منبرش من را مخاطب کرد
گفتش سزای این عمل احکام شیوایی ست

گفتم بسوزانیدم از حکمی که میخوانید
مردن به راه عشق هم تاوان زیبایی ست

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : دوشنبه بیست و دوم آبان ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

پادشاه دلبران

حماقت کردم آن روزی که فهمیدم
درون سینه‌ات جایی برایم نیست


چه اصراری‌ست
بخواهی در کنار آن‌کسی باشی
که خود را از تو بالاتر
به چشم پادشاه دلبران، محتاج می‌بیند

چه باید گفت،
من هم آدمم دیگر
تو از اوّل
دلت دل‌بستن و دلدار بودن را نمی‌فهمید

تو اشکی را که از چشمم
به پای آتش عشقی
که دل می‌خواست را دیدی
ولی هرگز دلیلش را نفهمیدی

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : دوشنبه بیست و دوم آبان ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

زبان شعر و شاعری

قدم قدم به سوی هم برای ما شدن خوش است

نفس نفس کنار هم به هم نوا شدن خوش است

زبان #شعر" و #شاعری" میان قلب مان شکفت

به عشق" دل سپردگی وَ مبتلا شدن خوش است

بیا ببین چه کرده‌ای!!! #جنون" به سینه‌ام رسید

برای همدلی" کمی ز خود رها شدن خوش است

به دردهای روزگار" اگر که قلب مان شکست

برای #زخم" هایمان کمی دوا شدن خوش است

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : یکشنبه چهاردهم آبان ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

پاییز و تب عشق

پاییز و تب عشق به رؤیای تو زیباست

چشمان تو که ، آیه‌ی اعجاز مسیحاست

من با تو به معنای دل و دیده رسیدم!

آغوش تو عشق‌ست ، نگاه تو فریباست

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : شنبه سیزدهم آبان ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

منم آن مست

مَنم آن مَست
که از عشقِ تو نادم نشُدم

"قبله ام" بودی و
بر پای کِسی خم نشُدم

مَنم آنی که
شُده شُهرۂ" شَهری که رقیب

تیغ بر
حنجره ام داشت ، وَلی کم نشُدم

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : چهارشنبه دهم آبان ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

اگر خدا بخواهد

از برکت یک لحظه نگاهت شده تعبیر

روزی که پر از شوق و تمنای وصال است

از لطف شما ‌ باز شود صد گره" کور

هر چند به چشم همگان نیز محال است

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : سه شنبه نهم آبان ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

نامه‌ای برای تو

برایَت می‌نویسم نامه ای دیگر،
ز احوالی که می‌دانی پَریشان است و مَن،
در انزوای هجرِ تو چون ابر می‌بارم

جوابِ نامه هایَم را خودَت بنویس!
بگو آیا که انصاف است؟
مَنی دیوانه و شیدا،
که دُنیا را فَقط،
در چَشم و آغوشِ تو می‌دیدم،
چُنین آواره و رنجور و سرگردان، پیِ یِک لحظه از وَصلت،
غرورم را شکستم،
تا تو با مَن ما شَوی امّا...

بگو عاشِق شُدن جُرم است؟
بگو دِل دادَن و وابستگی آیا،
به آیینِ تو مَحکوم است؟

مَنم مَن، آن منِ رسوای شبگردی
که روزَم در پِی ات طِی گشت و شَب ها را پُر از هِق هِق،
وَ چَشمانی پُر از بارانِ حَسرت، سَخت باریدم

مَن از آیین و مَنطق های پوشالی
ز دَستی پُر ز خواهش های بی پاسُخ، وَ توخالی
ز بیدادی که می‌گوید بَرای چون مَنی مَجنون،
کلامِ عِشق مَحکوم است، بیزارم

خُدا را در تو می‌دیدم
جَهان را در تو می‌دیدم
تمامِ لحظه ها را
با تو و آمالِ وَصل ات، زندگی کردَم

دُعا کردم، چه شب ها تا سَحر در سوی کعبه سجده می‌کردم
که بازآیی

وَلی افسوس
تو در احوالِ خود خوش بودی و مَن را نمی‌دیدی...

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : دوشنبه هشتم آبان ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

خواب شیرین

چشم مستت را ببند و خواب شیرین را ببین

ای که چون فرهاد گاهی تیشه بر جان می‌زنی

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : یکشنبه هفتم آبان ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

تلخ و شیرین

عشق گاهی
شهد شیرین است، گاهی زهرمار

تلخ باشی یا که شیرین
تا ابد می‌خواهمت

در قمار عشق بازی
برد دائم هست؟ نیست

آس دل باشی نباشی
خوب و بد، می‌خواهمت

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : یکشنبه هفتم آبان ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

مسیر عشق

ارتفاع عشق‌مان را دیده بودیم از نخست

کوه احساسات‌مان اندازه‌ی ماندن نبود

در مسیر عاشقی هم را نفهمیدیم و حیف

خاطرات شاد و شیرین سدّ دل‌کندن نبود

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : شنبه ششم آبان ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

تشنه‌ی دیدار

یک گوشه‌ی دنج بر سر راه تو نشستم

پلکی نزدم ، دیده‌ بر این راه نبستم

ای کاش بیایی که دلم لک زده بسیار

پاییز شده #تشنه‌ی_دیدار تو هستم

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : پنجشنبه چهارم آبان ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

پاییز عشق

پاییز به زیبایی عشقی‌ست که ناگاه

دل منتظرش باشد و او بی‌خبر آید...

با خش‌خش برگان خزان، هم‌قدم باد

در وصفِ نگارش ، دل بی‌تاب سُراید

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : پنجشنبه چهارم آبان ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

همدم باوفای من


با قلم و کاغذ و #دل به گفتگو نشسته ایم

هر سه پر از حرف ولی ازین زمانه خسته ایم

به اقتضای عمرمان همدم و یار هم شدیم

میان راز #واژه ها دل به سیاهه بسته ایم

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : چهارشنبه سوم آبان ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

تلخی فاصله‌ها

هَمۂ دقیقه ها
هَمه دلنوشته ها
هَمۂ روز و شَبم
هَمۂ ثانیه ها

مِصرع و بیت و غَزل
شورِ شِعر و واژه ها
نَفس و جان و دلَم
نَغمۂ ترانه ها

وَ هر آن چیز
که باید، وَ نباید
شُده در دورۂ ما

هَمه تقدیمِ نگاهَت
که مَرا هیچ نیازی نبوَد

جُز در آن لحظۂ زیبا
تو به لَبخندِ ملیح ات
بدَهی پاسُخِ این
شوقَم را
وَ چه زیباست
در آن لحظۂ موعود
دَمی هَم بِرسد
شَهدِ خوشرنگِ شَرابی ز هَمان
غُنچۂ لَب های
پُر از وسوسه ات

چه شَود، وای اگر
لحظۂ زیبای اجابَت بِرسد
دلِ دیوانۂ صَد مَرتبه
مُحتاجَم را

کاش میشُد
که به رؤیای مَنم گاه
نگاهی بکُنی

در هَمان لَحظه
که در کوچۂ احساس
پُر از دَغدغه ام
پَنجره را باز کُنی
وَ بگویی که بیا

کاش
میشُد
که تو بودی
و نَبود
تَلخیِ
فاصله ها "


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : چهارشنبه سوم آبان ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

ما زاده‌ی پاییزیم

از عِشق و وفاداری
پیمانۂ لبریزیم

دِلداده به آغوشیم
ما زادۂ پاییزیم 🍁

در مکتبِ ما مَستان
از عَقل نَگو زاهد

عُمری پیِ دِل دادَن
با عَقل گلاویزیم

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : دوشنبه یکم آبان ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

حاجت دل

گیرم به تمنّای نگاهی نتوان حاجت دل گفت

پس فاش بگو هرچه در آن سینه هویداست

عشقی" که بماند به دل و دیده گُهر نیست

دلبسته شدن لمسِ جنونی‌ست که پیداست

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : یکشنبه سی ام مهر ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

صبح عاشقانه

صُبحِ مَن با تو
به زیباییِ لبخند خُداست

آن خُدایی که خودَش
شاهدِ افسانۂ ماست

تو به #لیلا صفتی ،
شُهرۂ اشعارِ مَنی

مَنم آنی که جُنون اش
هَمه ازآنِ شماست

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : یکشنبه سی ام مهر ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

با تو من ما می‌شود

با تو یک دنیا پُرم از نبض‌های زندگی
عاشقم دیوانه‌ای مشتاق دراین بندگی

با تو من ما می‌شود در راه عشق
دل به دل" یک تن شدن" بخشندگی

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : چهارشنبه بیست و ششم مهر ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

گردونه دنیا

یِک روز هَمین نَزدیک
گردونۂ این دُنیا

می‌چَرخد و می‌چَرخد
آن روز تو تَنهایی

دُنیا به حساب آید
گردونه به حَرف آید

از عِشق که پُرسیدند
بی پاسُخ و رُسوایی

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : سه شنبه بیست و پنجم مهر ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |

نقش عشق

نَقش کردَم بَر دلَم سیمای عِشقَت را به شِعر

یادِ آغوشَت مَرا در مِصرَعی دیوانه کرد..."

حمیدرضا یگانه


برچسب‌ها: حمیدرضا یگانه , دکلمه‌های حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر

تاريخ : سه شنبه بیست و پنجم مهر ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |
<< مطالب جدیدتر         مطالب قدیمی‌تر >>


.: HAMIDREZA YEGANEH OFFICIAL WEBSITE :.