بسکه دلتنگم برایَت غرق باران میشوم
با خودم قهرم دچار وهم هذیان میشوم
آنچه کردی با دلم هرگز کسی با دل نکرد
عاشقم، از دوریات جانا پریشان میشوم
گفته بودم بعد تو هرگز ندارم دلخوشی
گاه نجوا میکنم بعدش پشیمان میشوم
دلبرم"، #زیباترین_افسانهی_این_روزها
بی تو تنها میشوم، دربند زندان میشوم
عشق شاید بین ما آنقدر هم یکسان نبود
بگذر از من گاهگاهی خشم طوفان میشوم
من خدای خویش را در چشمهایت دیدهام
شرمسارم از خدا وقتیکه گریان میشوم
هیچکس چون منبهمن اینگونه آزارم نکرد
عقل میگوید نکن، پابند وجدان میشوم
واژهها هرگز نمیفهمند دل با دل چه کرد
عاشقم، دلتنگِ تو گر غرق باران میشوم
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
تاريخ : یکشنبه سوم دی ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |
