در تب عشقت بسوزم یا اجابت میکنی...!!!؟
لحظهای دیدار و آغوشی پر از احساس خود
من تو را با قیمت جان نه!!! غروری پُر بها
خواستم در جنگ دل با منطق وسواس خود
یک طرف من بودم و آن سو دلیل نهی دل
خودکه دیدی من چه کردم بامنِ حسّاس خود
تا به #چلسالی ! نمانده چیزکی ای ماه من
پس بتابان اختر چشمان چون الماس خود
حمیدرضا یگانه
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
تاريخ : یکشنبه نهم مهر ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |
