بهانه کن برای من قرار بیقراریام
پرم ز شوق دیدنت اگر مرا صدا کنی
سپیده سر نمیزند به کنج آشیانهام
بیا که با نگاه خود مرا ز غم جدا کنی
اگرچه زخم روزگار به انزوا کشیدهام
طبیب دل تویی بیا که رفع این بلا کنی
غبار نحس بیکسی نشسته روی سینهام
بیا که با وجود خود مرا ز من رها کنی
حمیدرضا یگانه
برچسبها: حمیدرضا یگانه , دکلمههای حمیدرضا یگانه , اشعار حمیدرضا یگانه , گیلان رودسر
تاريخ : دوشنبه بیستم شهریور ۱۴۰۲ | | نویسنده : حمیدرضا یگانه |
